توضیحات
مقدمه
انسان موجودی استکمالی است و چون مختار و دارای قدرت انتخاب است، استکمال او استکمالی اختیاری خواهد بود. ذات اقدس الهی عوامل کمال انسان را در درون و بیرون وی قرار داده و به انسان قدرت اختیار بخشیده است تا با اراده و انتخاب خویش، از این عوامل سود جوید و چگونگی تعالی در مسیر کمال انسانی خود را رقم زند. در اینجاست که انسان یا به درجات عالیات صعود مینماید؛ یا در سیر قهقرایی و نزول قرار میگیرد و به درکات نازلات سقوط میکند.
قرآن کریم این واقعیت حیات انسانی را در آیات ۴ الی ۶ از سوره مبارکه تین چنین بیان میفرماید:
<لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ (۴) ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ (۵) إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیرُْ ممَْنُونٍ>
که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، ٭ سپس او را به پایینترین مرحله بازگرداندیم، ٭ مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند که براى آنها پاداشى تمام نشدنى است!
قوام احسن وجود انسان، در قدرت انتخاب و حرکت ارادی اوست؛ با این وجود، حرکت ارادی انسان میتواند به جای سیر به اعلی علییّن، در جهت اسفل السافلین قرار گیرد. اینجاست که خداوند بر مبنای لطف و نظام هدایت خویش، عوامل ایمان و عمل صالح را معیّن و با ارسال رسل، انزال کتب و جعل اولیای الهی(علیهم السلام)، چگونگی هدایت و شرایط سیر کمالی سعادت را مشخص فرموده و انسانها را متوجه آن ساخته است تا با اراده و خواست خود به سوی کمال گام بردارند.
قرآن کریم این امر را چنین تصریح مینماید:
<إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً>
ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!
خداوند بر اساس قاعده لطف، این هدایت و ارشاد را بر خود لازم دانسته و آن را سنت تغییر ناپذیر الهی معرفی نموده است. اینک انسانها هستند که با اراده خود قدردان آن عوامل شده و از آنها بهره میجویند یا بالعکس، ناسپاسی کرده و به عواقب خطرناک آن مبتلا میگردند.
اما به این نکته بسیار مهم باید توجه داشت که شیطان و عوامل شیطانی در مقابل عنایات رحمانی، به شیطنت خود مشغول هستند و میکوشند تا انسانها را از نزدیکی به عوامل هدایت و سعادت بازدارند.
از جمله عوامل مؤثر در کمال انسان، زیارت اولیای الهی(علیهم السلام) و تعظیم و تکریم آنان است که عقل و نقل با ادله فراوان آن را تبیین مینمایند.
در قرن گذشته با تشکیل فرقه استعماری وهابیت، شبهات فراوانی به امر زیارت وارد گشته و اثربخشی هدایتی آن در سعادت انسانها زیر سؤال رفته است. آنان با حمایت حامیان استعمارگر خود تلاش فراوانی نمودهاند تا بر خلاف قرآن و سنت اسلامی، امت قرآنی را از دستیابی به این نردبان وصل باز داشته و عامل فصل مسلمین از کمال و سعادت شوند.
حقیر به لطف الهی و عنایات اولیای ربانی(علیهم السلام) توفیق یافتم تا در جمع مستعمین مختلف از قشر دانشگاهیان، زائران و مشتاقان زیارت عتبات مقدسه و حجاج بیت الله الحرام، به بحث و بررسی این مطلب بپردازم و نقش تربیتی و آثار ارزنده معنوی آن را بررسی نمایم. مدتها نوار و سیدیهای این سخنرانیها مورد استقبال کثیری از افراد قرار گرفت تا آنجا که نیاز به تدوین و نگارش کتابی در این زمینه محرز گشت، اما ضیق وقت و عدم توفیق مانع از آن میگشت تا اینکه همت والای عزیزی کوشا و تلاشگری صدیق در اهداف معنویمان، سرکار خانم مهندس حاجی بابا باعث شد که آن مجموعه گفتاری به این صورت نوشتاری درآید. خداوند بر توفیقات آن عزیز بیافزاید و امید است که تلاش ایشان مورد رضای الهی قرار گرفته و برای علاقهمندان این مباحث نیز مفید واقع گردد.
محمد اسدی گرمارودی
پنجم شوال ۱۴۳۵ هجری قمری
مطابق با ۱۳۹۳/۰۵/۱۱