توضیحات
مقدمه
امروزه بیشک یکی از مهم ترین مسایلی که میتواند راهگشای انسان معاصر باشد، دستیابی او به یک منظومه فکری صحیح و همخوان است؛ چراکه تنها در این صورت است که او به اطمینان عقلی و ثبات فکری خواهد رسید. حکما معتقدند بین مباحث نظری و عملی، ارتباطی عمیق وجود دارد؛ بدین صورت که مباحث نظری بر مباحث عملی تقدم داشته و رفتار و عمل، بر پایه شناخت و بینش شکل خواهد گرفت. به همین دلیل نگرش و بینش حاصل شده از مباحث نظری، باعث ایجاد گرایش به سویی خاص شده و در پی این گرایش، رفتاری مشخص از انسان سر میزند. بنابراین اگر بخواهیم تغییری پایدار و بنیادین در رفتار آدمیان را شاهد باشیم؛ باید به مبانی شناختی آنان توجه ویژه نماییم تا بدین وسیله تغییر در گرایش و سپس تغییر در رفتار را نظارهگر باشیم. بنابراین پرداختن به مباحث فکری و عقیدتی و اصلاح آن در جهان معاصر، از عمدهترین مسایلی است که انسانها اولا برای اصلاح رفتارهای خود و ثانیا برای استمرار و تداوم انجام رفتارهای صحیح قبلی، بدان نیازمندند.
البته این سخن بدین معنا نیست که در همه موارد به محض تحقق علم، رفتاری درست از انسان سرمیزند؛ چراکه به بیان علامه طباطبایی(تفسیر المیزان، طباطبایی، ج۱۸، ص ۲۶۴)، صرف وجود و تحقق علم، ملازم با هدایت نمیباشد؛ بلکه التزام به نتایج علم و دوری از هوای نفس است که ملازم با هدایت است. بدین جهت، همه افرادی که میدانند، سعادتمند نمیشوند و تنها کسانی که به محتوای علمشان ملتزم هستند و از هوای نفس دوری میکنند، روی سعادت و هدایت را میبینند. اما باید دقت نمود که وجود منظومه فکری صحیح و استوار، پیشنیازی اساسی برای دستیابی به گرایش و رفتاری درست میباشد.
از سوی دیگر میدانیم که واقعه عاشورا و حادثه عظیم کربلا، یکی از حوادث و رخدادهای مهم تاریخی و دینی است که چگونگی نگاه به آن میتواند اثرات عمیقی را در باورها و رفتارهای افراد ایجاد نماید. حادثه ای که تحلیل جزء به جزء آن میتواند بینشساز و حیاتبخش باشد و دقیقا به همین دلیل است که دشمنان دانا، اقدام به تحریف حقایق آن برای افراد جامعه و خصوصا نسل جوان نمودهاند. سیدالشهدا علیه السلام چراغ هدایت الهی و کشتی نجات بخش بشر میباشند؛ اما اگر به شبهات موجود در خصوص آن حضرت و قیامشان توجه نشود و پاسخ شایسته ارائه نگردد، انسانها از این چراغ عظیم هدایت و کشتی نجات بخش فاصله گرفته و در طوفانهای عصر غیبت غرق خواهند شد. بدین جهت در این نوشتار به دنبال حل برخی از مهمترین شبهات مرتبط با حضرت، در پی ایجاد منظومه فکری صحیحی نسبت به واقعه عاشورا میباشیم تا با بهره مندی از این منظومه، به گرایشی صحیح نسبت به سیدالشهدا علیه السلام دست یافته و به دنبال آن به رفتاری نیکو که مرضی خداوند و اولیای او میباشد برسیم.
نگرشها به عاشورا میتوانند ظاهری و حسی، عمقی و فلسفی و همچنین عرفانی باشند. هرکدام از این نگرشهای سه گانه، مبدأ زایش گرایش و رفتاری متناسب با خود خواهند بود که در اثنای فصل اول این نوشتار به جزئیات هر کدام از این نگرشها و تبیین مبادی آنان خواهیم پرداخت. در فصل دوم به چیستی و چرایی واقعه عاشورا میپردازیم و سپس برای دستیابی به نگرشی عمیق و همه جانبه به عاشورا، شبهات رایجی را که در این خصوص وجود دارد، مطرح و در حد بضاعت خویش و مقتضیات این نوشتار بدان پاسخ میدهیم. پس از آن در فصل سوم نگرش عرفانی و محبانه را مورد تحلیل قرار میدهیم و راهکارهایی عملی برای دست یافتن بدان را ارائه مینماییم.
نویسندگان کتاب اعتقاد راسخ دارند که در شرایط کنونی جامعه، اولین راه برای اصلاح فرد و جامعه حل شبهات و معضلات فکری و اعتقادی افراد جامعه و خصوصا جوانان میباشد و تنها در صورت حل این معضلات فکری است که میتوان نظارهگر طلوع یقین در دل افراد جامعه بود. نوشتار حاضر حاصل زحمات فراوان و تلاشهای صادقانه سرکار خانم مهندس لیدا حاجی بابا و جناب آقای مهدی باقری میباشد. امید است خداوند به این عزیزان و همه کسانی که در راه اعتلای فکری جامعه شیعی تلاش میکنند، توفیقات روز افزون عنایت فرماید.